دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

طبقه بندی موضوعی
۰۵
مهر

کاش به اون جشن نمی رفتم...

  • علی شریفی صادقی
۰۵
مهر

چیزی نگویم بهتر از تکرار طوطی وار من ...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

عاشقی برای تو زود بود...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

کاغدهای کاهی همیشه سفید هستند اما...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

تو ستاره ام شدی اما چه حیف خاموشی

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

یک اتفاق ساده بود......

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

اما تو بخشاینده مهربانی  حلالم کن  ...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

بهترین هدیه خداوند به انسان سلامتی جسم و روح است ...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

من پشیمان شده ام اما چه حیف

آنچه خود داشتم ز بیگانه تمنا میکردم...

 

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

کلبه ای ساخته ایم از بدهی

خرج میهمانی اش از قرض و قسط ....

  • علی شریفی صادقی