دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

طبقه بندی موضوعی
۲۱
شهریور

داری میری تو با رفتنت داری باورم و به وفاداری ازم میگیری ...

  • علی شریفی صادقی
۲۱
شهریور

دیگه باورم شده تو برام رویا شدی ... تا که اسمتو می خوام از دلم جدا شدی...

  

  • علی شریفی صادقی
۰۲
اسفند

هر وقت خواستی بری برو فقط اینو بدون من برای تو در را باز نمیگزارم

سرمای نگاهت را با گرمای فراموشی تحمل میکنم . اگر خواستی نگاهت را گرم کنی بگو تا فراموشی را خاموش کنم

برای کسی که می خواهد برود مرثیه نخوان . برای بازگشتش مرثیه بخوان که اونروز دیر نیست

وجودم با وجودم همساز شد . تنم با تنت اخت شد . بی وفا رسم عادت این نبود . قلب ما کی از هم دور شد

بی وفایی بیماری است که بعد از یک دوران خوش عاشقی به سراغت آمد دوایش سوختن و ساختن بود نه رفتن و مردن.

پرواز کردن عادت پرندهاست . تو چرا پریدی .

محبت از برایت دود شد . تن من از نگاهت سوخت شد . تو که لنگه قلب من نبودی چرا آمدی و زندگیم را رود شدی

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

بدون شرح ...

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

آیا شیطان خواب هم دارد ؟ اصولا شیطان کی به خواب میرود ؟

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

من حرفی برای گفتن ندارم خودتون بخونید

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

رنج بی پایان برای چه کسی است وقتی صیغه نحس طلاق خوانده میشود ؟ واقعا راهی برای ادامه نیست ؟ راه حل چیست ؟

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

آیا واقعا ما از رایانه مان درست استفاده میکنیم ؟ دلیل تعویض زود به زود و ارتقاء قطعات چیست ؟ آیا از قطعات قبلی به درستی استفاده کرده ایم ؟

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

لیلی و مجنون در این دوره زمونه به چه کسانی میگویند ؟ آیا عشق اصلا در اینگونه روابط وجود دارد ؟ راه حل چیست ؟

  • علی شریفی صادقی
۱۴
تیر

تاریخ نگارش : 22 تیر 1385

  • علی شریفی صادقی