دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

طبقه بندی موضوعی

مقاله لیلی مجنون های قرن بیست و یکم

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ

لیلی و مجنون در این دوره زمونه به چه کسانی میگویند ؟ آیا عشق اصلا در اینگونه روابط وجود دارد ؟ راه حل چیست ؟


سلام ؛ سلامی به گرمی آفتاب دوستی ؛ به وسعت دشت بی انتهای محبت ؛ به بزرگی دلهای عاشق ؛ به

 درخشندگی برق چشمان یار؛ به مهربانی خالق توانا ؛ به گذشت دستهای لیلی عهد بوق ! به پاکی چشمان

 مجنونهای عهد دقیانوس! امیدوارم احوالات جنابعالی از اینهمه ناملایمات زندگی و دنیا خوب مانده باشد .

 امیدوارم اخبار بی وفایی های مکرر این بنده های خاکی را مطالعه نکرده باشید. امیدوارم فرهاد آپدیت

شده مارا ندیده باشید که حتی حال بلند کردن تیشه را از روی زمین ندارد چه رسد به حکاکی کوه ! امیدوارم ج

نون مجنون های عصر ما را بعد از فارغ شدن از پارتی های شبانه رامشاهده نکرده باشید! برای اطلاع جنابعالی

از وضع حاضر بایدخدمتتون عارض شم که لیلی عصر ما به مجنون چراغ سبز نشان میدهد ولی از آقا فرهاد و

 رامین هم غافل نیست و دست آخر میبینی با خسرو ازدواج میکند بعد از ازدواج هم شاید با همون مجنون

یه ارتباط کوچولوی مشکوک داشته باشد. امید است از اینهمه فساد عشاق سرگیجه نگرفته باشید .

 لیلی های ما بواسطه نقاشی و مالیدن رنگ و لعابی که مصرف میکنند از اعتماد به نفس خارق العاده ای

 برخوردار هستند تا آنجا که تبدیل به مسابقه شده بدین شکل که هر که بیشتر رنگارنگ شود در نتیجه

مجنونهایزیادتری جذب میکند و در بین دیگر لیلی ها از احترام بیشتری برخوردار است. این وسط مجنونها

هم پیشرفت فوق العاده ای داشتند و سعی میکنند همیشه 2 یا 3 و یا در مواقع حرفه ای تر بیش از 10 لیلی

زاپاس نگه میدارند تا با استفاده از قانون تبصره 13 لیلی های کهنه و فرسوده شده را با لیلی های جدید

تعویض کنند. از آنطرف هر لیلی سعی در آن دارد که چندگانه سوز باشند و همزمان با 3 ؛ 4 مجنون ارتباط

 برقرار میکنند تا تجاربی شگرف در این حوضه نصیبشان شوند تا بتوانند در طرفه العینی آنکه از همه

 ساده تر و بدبختر و البته پولدارتر باشد را تلکه کنند . به به چه سیاستی ؟ آدم هض میکنه از اینهمه آی

 کیوی بالاشاید کمی مبالغه آمیز باشد ولی وجدانا این داستان عشق و عاشقی های کشککی عصر حاضرنیست ؟ آیا کسی هست که انکار کند ؟ آیا وقت آن نرسیده که تعغیری در این جور ارتباطهای سرتا پا مشکوک و حرام بدهیم ؟ آیا با این همه انحراف شیطان هم متعجب نشده است؟مگر نه اینکه وقتی پسر و دختری در جایی

خلوت میکنند نفر سوم جناب شیطان است؟وقتی آنها تنها باشند نیت هم که بد و شنیع باشد انتظار دارید

در آنجا حرف از فرمانهای خدا باشد یا نگاههای پرهوس و کثیف ؛ تماسهای مشکوک بدنها ؛ خنده های شیطانی

مگر نه اینکه باید عفت بخرج داد و تا میتوان از این خلوتگاههای آلوده دوری کرد . لیلی و مجنون های ما یاد

 نگرفته اند عاشق هم شوند و تمام عشق را در یک چیز خلاصه میکنند آنهم هوس ... مقصر بزرگترهای ما

هستند که جوانها را از نظر روحی و روانی آماده چنین رابطه هایی نمیکنند . اگر بخواهیم باهم روراست باشیم

 الان چه کسی میتواند بگوید من تا بحال از اینگونه روابط را نداشته ام که اگر باشد استثناست . باید ذهن

جوان آماده باشد و با نرمی و لطافت و بدور از هرگونه خشونت عواقب روابط پنهانی را برای آنها روشن کرد .

راه چاره اینست که روابط باید تحت نظر والدین طرفین و آنهم طبق 4 چوب و قوانین مذهبی

انجام پذیرد که اگر اینطور شود جامعه ای پاک و بدور از احساسات و هیجانات مضر خواهیم

داشت . این مقاله شعری ندارد چون اگر توجه به محتوی شود خود حدیث مفصلی است پس با عرض

معذرت انتخاب شعر با شما خوانندگان عزیز ....

                                                                                                                پایان  

  • علی شریفی صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی