دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

دل نوشته های یک مرد

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد لحظه ویرانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانی ام را حس نکرد

طبقه بندی موضوعی

مقاله رنج بی پایان

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ

رنج بی پایان برای چه کسی است وقتی صیغه نحس طلاق خوانده میشود ؟ واقعا راهی برای ادامه نیست ؟ راه حل چیست ؟


می خواهم در این مقاله قصه آدمایی رو روایت کنم  که بعد از چند سال زندگی تازه یادشان

می افته که بدرد هم نمیخورند و باید راهشان را از هم جدا کنند !

من نمیخواهم کالبدشکافی کنم که چه کسی مقصر است ؟ یا چه کسی باید خودش را اصلاح کند ؟ ولی میخواهم بگویم تاوان این انتخاب اشتباه و شوم را چه کسانی می دهند !

اولین نفری که ضربه میخورد خود انسان است . اوایل فکر میکند همه چیز با گذشت زمان حل

خواهد شد و فراموش می شود ولی او سخت در اشتباه است . زیرا خاطرات همیشه در ذهنها

باقی می ماند . و او ناچار است این خاطرات را تا دم مرگ همراه داشته باشد و او را عذاب دهد .

همیشه در این دوراهی می ماند که واقعا چه کسی مقصر بود . آیا اگر مانده بود از افسوس های

امروزش کم می شد ؟ یا اگر کمی گذشت و فداکاری به خرج می داد؟ اوضاع طور دیگری بود.

واقیعت امر اینست که که باید دید آیا آن زندگی ارزش فداکاری را داشت یا نه. من به شما

میگویم چه زندگیهایی ارزش فداکاری و گذشت را دارد. زندگی که تو را از آرامش و ایمان و

مهمتر از از همه از انسانیت و آدمیت دور کند آن ارزشش را ندارد. ولی در ته افکارت اگر امید

به بهتر شدن و به ارامش رسیدن را دیدی معطل نکن و کوتاه بیا که خدا هم بتو در این راه

کمک میکند .در بسیاری مواقع تنها یه اشتباه از طرفین باعث دلسرد شدن و آزرده خاطر شدن

می شود که می شود با گذشت و امیدواری به آینده آنرا حل کرد ولی وقتی اشتباه متعدد شد

و برای طرف اشتباه کننده عادی شد همینجا باید قطع رابطه کرد . ولی مهمتر از آن در انتحاب

همسر باید دقت کرد که کار به اینجا نکشد.

در صورت جدایی فکر یاد آوری خاطرات خوبشان او را تا سرحد مرگ اذیت میکند . او دیگر

انسان سرزنده و شاد و شوخ قبلا نیست و تا حد زیادی جدی ؛ گوشه گیر و کمی پرخاشگر شده .

در برخورد با زندگی جدید به مواقع مشترکی که قبلا برایش پیش آمده می رسد. که او حتی

حسرت آنزمان هم میخورد.

بعد از خودش در صورت داشتن فرزند ؛ فرزندش آسیبی مهلک و از نظر روانی و روحی ضربه

بدی میخورد . چون او نمیداند این وسط به چه گناهی باید از داشتن پدر و مادر در کنار هم مثل

بقیه بچه ها محروم بماند . اگر پیش پدر بماند در خونه دائما صحبت از بدیها و بی وفایی های

مادر میشود .

و اگر پیش مادر بماند او باید غرغر های مادر در مورد بی مسئولیت بودن پدر را تحمل کند که

هر دو کاری است بس دشوار .

           

 

 

چرا ما درست انتخاب نکنیم که حالا تاوانش را همه عالم و آدم باید پس بدهند. تاوان تحمل

نکردن ؛ گذشت نداشتن ؛ بی حوصله گی و بی وفایی ها را همه میدهند. کسی حق ندارد بگوید

این زندگی من است پس به خودم ربط دارد . آقا ؛ خانم عزیز چطور ربط پیدا نمی کند . وقتی

شما ساز جدایی سر دهید . مجبورید دوباره ازدواج کنید که این خودش کلی دردسر دارد .

از آنطرف شما عصبی تر میشوید بنابراین ممکن است برخورد خوبی با دیگران نداشته باشید.

فرزند شما دچار لطمه روحی شدید شده و ممکن است آینده درخشانی نداشته باشد و به جامعه

آسیب بزند. غیر از همه اینها وقتی صیغه طلاق در جایی جاری میشود عرش کبریایی به لرزه

در می آید . اینها همه کافی نیست برای گذشت بیشتر ؛ برای اینکه از خطاهای همدیگر چشم

پوشی کنید صلواتی بر محمد (ص) بفرستید و خود را از غرور و کبر فارغ کنید و کمی به خودتان

و دیگران فرصت بدهید تا آباد کنید آنچه را که ویران کردید .

  .................................................................................................................................................  

این زندگی حیف است واقعا حیف است که تو خانم عزیز ؛ آقای عزیز این سنت قدیمی و رابطه

مقدس را بشکنید . حیف اون قلب کوچیک و نازک که بخاطر غرور کاذب از دلتنگی و غصه

بشکند . حیف اون چشمای کوچولوی پسرک یا دخترکی که از آینده می ترسه و  بخاطر انتخاب

یکی از والدین بارونی شود .                                                                   

 

تو رو به جان عزیز ترین کستان کمی فکرکنید و از روی خشم و تعجیل تصمیم نگیرید . تو را

 به خدا راضی به نابودی آرزوهای پاک و قشنگ کودکمان نباشیم .

 

به امید روزی که فصل بدرنگ و زشت جدایی از سرفصل کتاب زندگی نابود و منهدم شود .

انشا الله ...

 

چشم بستن به روی اشتباهات بهتر از بارانی شدن چشمانی کوچولو و منتظر استآآدذدددذرطزدذطزدرذطدر اسباسبلسابسیتسیرظطزرطز

  • علی شریفی صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی