شعر سپید
جمعه, ۱۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۱ ب.ظ
و اما عشق آغاز میکند
و اما عشق آغاز می کند ....
واما عشق آغاز می کند ... چگونه بی تو این راه پر مخاطره را آغاز کنم ؟
من چرا دردهایم را برای تو نازنینم رو کردم؟ .... چرا از غم و اندوهم برایت نالیدم ؟ و تو ...
گوش کردی به قصه هایم غصه خوردی و رفتی .... و من ...
در عجبم از اینکه چرا ناگهان آمدی . دیدی و رفتی ؟
در بهت لحظه جدایی غرق بودم که صدای عشق را باز شنیدم
عشق با بالهای سپیدش می آید چه بخواهی چه نخواهی . من و تو فقط آنرا در میبابیم بی آنکه بپرسد آیا میخواستی مرا؟
ای عشق زندگی ام آغازت می کنم با ای که پایان دادی قصه ات را ....
شبها من می مانم و سکوت نبودنت . سکوتی تلخ و طولانی و تو شاید ....در حسرت روزها و لحظات تلف شده ....پس فریاد بزن با من و اما عشق آغاز میکند ...
- ۹۸/۰۴/۱۴